در سوگ کرمان؛ کینهورزیها پایان نمییابد
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۴۳۳۶۳
شناخت طراحان خارجی و داخلی این گونه اقدامات به ویژه با توجه به شرایط منطقه دشوار نیست. جریاناتی که در جستجوی آرایش جدید منطقهای و با انگیزهی گسیختگی داخلی میهنمان، همپیمان شدهاند و هدفی جز انتقام، تحمیل ترس و بیثباتی امنیتی و اجتماعی ندارند. آنان تفاوتی بین اقوام، مذاهب، جریانات و جناحهای سیاسی، زن و مرد، پیر و جوان و کودک قائل نیستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استراتژی شناخته شدهی آنان به ویژه در شرایط استیصال، ترور و کشتار جمعی است و اگر بتوانند و فرصت کنند از ترورهای بزرگ و کشتارهای جمعی بزرگتر نیز پرهیز نخواهند داشت.
باور داشته باشیم ایران به ما هو ایران، هدف خدعه و کینه است و کسانی هستند که به «تجزیه یا محو ایران از نقشه جهان می اندیشند». ایران راهی جز قوی شدن ندارد. ملت قدرتمند، ملتی است که در کنار ابعاد امنیتی نظامی، در حوزه ی دانش، تکنولوژی، اقتصاد، همبستگی اجتماعی، غنای فرهنگی، تنوع سیاسی و کارآمدی حاکمیت از حداکثر امتیازات برخوردار بوده و از ظرفیت و منابع خود به شکل بهینه بهره برده و از فرصت سوزی های فرساینده بپرهیزد.
امروز، در مرتبهی نخست وظیفهی حاکمیت است که در این گونه اجتماعات، تمهیدات امنیتی لازم را با توجه به پیچیدگی تهدیدها مد نظر قرار دهد تا رخنهها و حفرهها مسدود شود. پذیرفته نیست که مردمی که با نیات پاک خود و با امید به امنیت در این اجتماعات شرکت میکنند، قربانی این گونه ترورهای جمعی قرار گیرند. در نگاهی کلانتر نیز حاکمیت موظف است، تمرکز امنیتی خود را بر مسائل اساسی قرار دهد و از حواشی کاهنده و حزبی و سلیقهای دوری کند.
همچنین از هر گونه رویکرد و سیاستی که ملت ایران را شقه شقه و دچار شکافهای کاهنده کرده و اجازهی توانمند سازی قدرت ملی را نمیدهد، پرهیز کند. قدرت واقعی ملت، هنگامی است که همبستگی و انسجام درونی به حد اعلای خود برسد و فضایی فراهم شود که همه بتوانند در مسائل سرنوشت ساز خود از جمله امنیت ملی سهیم باشند. کشور را از آن خود بدانند و برای ثبات و صلاح آن بکوشند.
قاطبهی ملت شریف ایران تکلیفشان با ترور و ترویسم روشن است و این سرزمین پاک را سرزمین امن و آرامش میخواهند. در این حال از روشنفکران و اهل فکر نیز انتظار میرود با ارائهی منظومههای فکری متوازن کمک کنند که ابعاد این گونه تهدیدات روشن تر شود و افرادی که احیانا در این گونه موارد مردد هستند، بتوانند حساب مناقشات سیاسی و داخلی را از مقوله ی تمامیت میهن و امنیت و یکپارچگی ملی تفکیک کنند.
بیتردید کینهورزیها نسبت به ملت ایران پایان نخواهد پذیرفت، اما تنها در این صورت، آسیب پذیریها تقلیل یافته و امنیت ملی برای یکایک مردم، مفهوم واقعی و حداکثری خود را پیدا خواهد کرد. به سهم خود برای همه ملت شریف ایران به ویژه خانوادهی محترم و عزادار شهدای این روز آرزوی شکیبایی و آرامش داشته و از خداوند منان مسئلت دارم که ارواح مطهر شهدای مظلوم این حادثه را همنشین حضرت فاطمه زهرا (س) در بهشت برین قرار دهد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
۱۳ دی ماه ۱۴۰۲
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: استان کرمان شهید سپهبد قاسم سلیمانی حمله تروریستی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۴۳۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کینه قدیمی
عابران و اهالی کنجکاو به زنی خیره شده بودند که از پنجره طبقه شش درخواست کمک میکرد: «اینجا یه نفر گلوله خورده با پلیس و اورژانس تماس بگیرید بیان برای کمک.»یکی از عابران شماره اورژانس و عابران دیگر، پلیس را گرفتند و آنچه دیده بودند را شرح دادند. این بار سکوت ساختمان با صدای آژیر آمبولانس و ماشینهای پلیس که از دور به سمت آنجا میآمدند، شکسته شد. امدادگران سریع خود را به واحد شماره ۲۸ در طبقه ششم رساندند. واحد ۲۸در انتهای راهرو قرار داشت. مقابل در، کانتری برای منشی شرکت بود و چهار اتاق در دوطرف آن قرار داشت. زن جوان امدادگران را به سمت اتاق راهنمایی کرد که کنار آن تابلوی مدیرعامل خودنمایی میکرد. مردی روی صندلی نشسته و غرق در خون روی میز افتاده بود. یکی از امدادگران او را بلند کرد؛ گلوله وسط سینهاش جا خوش کرده بود. بدنش سرد بود و خون زیادی از بدنش رفته بود. دیگر نمیشد برای او کاری کرد. عقربههای ساعت، ۱۱شب را نشان میداد که کارآگاه ناصری با نشان دادن کارتش به سربازی که جلوی در ایستاده بود، وارد ساختمان شد. دکتر زودتر از او رسیده بود و تیم تشخیص هویت در حال بررسی صحنه قتل بودند تا سرنخی برای کشف راز قتل پیدا کنند. کارآگاه دفترچهاش را بیرون آورد و تحقیقات خود را آغاز کرد.۱- دکتر چه گفت؟
قتل حدود سه ساعت قبل رخ داده است. گلوله از فاصله نهچنداندور به سینه مقتول اصابت کرده و باعث خونریزی شدید و مرگ مرد جوان شده است. این نتایج بررسی در صحنه است و باید در پزشکی قانونی کالبدشکافی کنم. راستی تا یادم نرفته، آثار درگیری روی بدن مقتول ندیدم.
۲- نتیجه بررسی صحنه جرم
آثار ورود به زور روی دردیده نمیشود وقاتل بهراحتی واردخانه شده است. یک پوکه کلت در راهرو مقابل در اتاق محل جنایت پیدا کردیم. مورد مشکوکدیگری ندیدیم.
۳- گزارش افسر کلانتری
حدود۱۰شب این قتل به کلانتری اعلام شد ومن به عنوان افسرگشت راهی شرکت شدم. منصور«قاتل» شریک مقتول است که به خاطر اختلافی که با او داشته قتل رااجرا کرده بود. بعد هم با پرواز ساعت ۸ و۳۰ دقیقه راهی قطر شده تا ازآنجا به کانادا برود. کارهای اقامتش راانجام داده بود.منصوراحساس میکردکامران توحساب کتاب،سرش کلاه گذاشتهوسرهمین اختلاف داشتند. امروزعصرواردشرکت شده وبعد ازقتل شریکش، دست و پای منشی شرکت را بسته بود و یکراست به فرودگاه امام رفته و با خیال راحت از کشور فرار کرده بود.
۴- روایت شاهد قتل
شش سال است که در این شرکت کارمیکنم. ساعت کاری شرکت۹صبح تا چهارعصراست. من اگرمدیرعامل در شرکت باشد یا کارها مانده باشد، در شرکت میمانم.امروزهم درشرکت بودم که حدود ساعت شش منصور به شرکت آمد.دسته گلی دردست داشت.خوشحال بود ومیگفت آمده با کامران خداحافظی کند و همه چیز را تمام کند.حدود یک ساعتی در دفتر بود و بعد صدای دعوایشان بلند شد. سعی کردم دخالت نکنم. یکدفعه صدای شلیک گلولهای شنیدم. ازترس خشکم زده بود. منصور عصبانی درحالی که اسلحهای در دست داشت و لباسش خونی بود بیرون آمد. اسلحه را به سمت من گرفت و خواست ساکت شوم. دست و پایم را بست وازشرکت بیرون رفت.خیلی تلاش کردم دست و پایم را باز کنم اما فایده نداشت. با دیدن شیشه روی میز خودم را به آن رساندم و آنقدر به میز ضربه زدم که افتاد و شیشهاش شکست. تکه شیشهای را برداشتم و هر طوری شده طناب را پاره کردم. بعد هم از اهالی کمک خواستمکه برای کمک آمدند.
۵- سرگرد دستور بررسی خروج منصور از کشور را صادر کرد. او خیلی خونسرد همراه خانوادهاش وارد سالن و سوار هواپیما شده و ایران را ترک کرده بود. تحقیقات کارآگاه تا صبح طول کشید و برای جمعبندی آنچه دیده و شنیده بود، دوباره به شرکت برگشت. نیم ساعتی آنجا قدم زد و همه چیز را بررسی کرد. در ذهنش صحنه قتل کامران را بازسازی کرد و با بازپرس جنایی تماس گرفت و دستور بازداشت منشی شرکت به اتهام قتل را صادر کرد.
۶- انگیزه قتل چه بود؟
مهین وقتی در اداره آگاهی رو به روی کارآگاه قرار گرفت فهمید راز قتل فاش شده و سناریواش برای فرار از مجازات لو رفته است: «سرگرد، کامران باید میمرد. او با زندگی من بازی کرد. شش سال قبل برای کار به اینجا آمدم و بعد از مدتی کامران به من ابراز علاقه کرد. پسر خوشتیپ و پولداری بود و من هم به او علاقه داشتم. دوسالی از رابطهمان میگذشت و هربار میگفتم به خواستگاریام بیا، بهانه میآورد تا اینکه یک روز روی واقعی خودش را نشان داد و گفت از رابطهاش با من فیلم گرفت و اگر برای ازدواج اصرار کنم، آبرویم را میبرد. تنها راهی که به ذهنم رسید صحبت با منصور بود. آنجا بود که فهمیدم آنها همدست بودند و منصور از من فیلم گرفته بود. آنها فکر میکردند با افشای این موضوع از شرکت میروم اما ماندم تا نقشه انتقامم را اجرا کنم. دیروز بهترین موقعیت بود تا هم کامران را بکشم و هم منصور را به عنوان قاتل معرفی کنم. نقشهام حساب شده بود اما یک جا اشتباه کرده بودم که همان باعث لو رفتن نقشهام شد.»
شما خوانندگانتپش میتوانید با اشاره به سه دلیل کارآگاه برای کشف راز این جنایت در مسابقه معمای پلیسی این هفته تپش شرکت کنید. پاسخهای خود را همراه نام و نام خانوادگی و شهر محل سکونت به شماره ۳۰۰۰۱۱۱۲۷ ارسال کنید.